هوالرئوف الرحیم

خب خب خب.

حالا من هم می تونم یکی از خوشحالها باشم.

خدا خیر بده به رضا. تا ساعت 11 امشب بکوب کمک کرد و دور از جون دوتامون هر دوتا مثل اسب دوییدیم تا اینکه خونه مون بهاری شد.

خیلی خیلی بیش از تصورم کار داشتیم و کار کردیم. یه کارهای عجیب غریب. 

خیلی خستم. ولی شادم.

دیگه حتی حال برای دوخت لباس و تهیه یک نوع شیرینی هم دارم.

خداشکرت. ممنونتم.






مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها